تقلید حیتقلید حی یعنی تقلید در احکام شرعی از مجتهد زنده است. ۱ - تعریفتعریف تقلید در تحریرالوسیله چنین آمده است: «التقلید هو العمل مستنداً الی فتوی فقیه معیّن» یعنی تقلید، عمل کردن به استناد فتوای فقیه معیّن است؛ و تقلید حی، مقابل تقلید میت و به معنای تقلید از مجتهد زنده میباشد. ۲ - شرایط مرجع تقلیدمجتهدی که از او تقلید میشود علاوه بر قوه اجتهاد و فقاهت شرایط دیگری هم باید داشته باشد. صاحب عروه در این باره مینویسند: «یشترط فی المجتهد امور: البلوغ، و العقل، و الایمان، و العدالة، و الرجولیّة، و الحرّیّة - علی قول - و کونه مجتهداً مطلقاً، فلا یجوز تقلید المتجزّئ، و الحیاة، فلا یجوز تقلید المیّت ابتداءً، نعم یجوز البقاء کما مرّ، و ان یکون اعلم فلا یجوز علی الاحوط تقلید المفضول مع التمکّن من الافضل، و ان لا یکون متولّداً من الزنا، و ان لا یکون مقبلاً علی الدنیا و طالباً لها، مکبّاً علیها، مجدّاً فی تحصیلها، ففی الخبر: «من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه مطیعاً لامر مولاه فللعوامّ ان یقلّدوه.» امام خمینی در تعلیقات خویش بر عروه، درباره شرط اجتهاد مطلق، جواز تقلید از مجتهد متجزی در آنچه که در آن مجتهد است را پذیرفته و مینویسند: «الظاهر جواز تقلیده فیما اجتهد فیه»؛ همچنین عدم جواز تقلید از مفضول را مقید به اختلاف فتوای مجتهد افضل با مفضول دانسته و مرقوم میدارند: «مع اختلاف فتواه فتوی المفضول.» و شرط عدم اقبال به دنیا را «علی الاحوط» پذیرفتهاند. ۲.۱ - حی بودن شرط ابتدا در تقلیدامام خمینی در این رابطه مینویسند: «لا یجوز تقلید المیت ابتداءً. نعم یجوز البقاء علی تقلیده بعد تحقّقه بالعمل ببعض المسائل مطلقاً، ولو فی المسائل التی لم یعمل بها علی الظاهر.» یعنی: تقلید میّت ابتداءً جایز نیست. البته بقا بر تقلید میّت بعد از تحقق آن - به اینکه به بعض مسائل عمل کرده باشد - در تمام مسائل حتی در مسائلی که عملنکرده، ظاهراً جایز است و میتواند به مجتهد زنده اعلم رجوع کند و احتیاط (مستحب) رجوع نمودن به او است. ۳ - اقوال اصولیینمیان دانشمندان اسلامی اختلاف است که آیا حیات (زنده بودن) از شرایط مفتی و مجتهد است یا نه؛ ۱. معروف نزد اصولیون و فقهای شیعه، اشتراط حیات مفتی و مجتهد است به طور مطلق (در تقلید ابتدایی و استمراری)؛ ۲. اصولیها و فقهای اهل سنت و اخباریها و برخی اصولیون شیعه مطلقا (چه در تقلید ابتدایی و چه در استمراری) به عدم اشتراط حیات مفتی و مجتهد معتقد هستند؛ ۳ برخی دیگر از اصولیون، بین تقلید ابتدایی و استمراری تفصیل دادهاند. [۵]
فاضل لنکرانی، محمد، کفایة الاصول، ج۶، ص۴۱۸.
[۷]
حایری، عبد الکریم، دررالفوائد، ص۷۰۳.
[۹]
انصاری، مرتضی بن محمد امین، مجموعه رسائل فقهی واصولی، ص۶۹.
[۱۱]
میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانین الاصول، ج۲، ص (۱۲۹-۱۲۸).
۴ - پانویس
۵ - منبع• فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۳۵۰، برگرفته از مقاله «تقلید حی». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ردههای این صفحه : اجتهاد و تقلید | اصطلاحات اصولی | اصول فقه | تقلید | دیدگاه های فقهی امام خمینی | فقه
|